جدول جو
جدول جو

معنی نیم گشوده - جستجوی لغت در جدول جو

نیم گشوده(مَ مَ)
نیم باز. نیمه باز. که تمام گشاده نیست و تا نیمه آن را گشوده اند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ رِ کُ)
نیم کش. (آنندراج). شمشیری که نیمۀآن از نیام درآمده باشد. (ناظم الاطباء) :
به جام دیگرم ای ساقی از غلاف برآر
که تیغ نیم کشیده ست نیم مستی من.
قاسم مشهدی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(فَ دُ زَ)
که کاملاً آن را نیفشرده اند و هنوز آب و عصاره ای در آن هست، که کاملاً متراکم نیست
لغت نامه دهخدا
(گِ دَ /دِ)
نیمی از یک گرده نان. کنایه از لقمه ای. نیم نانی. قوتی مختصر. نواله ای اندک:
به نیم گرده بروبی به ریش بیست کنشت
به صد کلیچه سبال تو شوله روب نرفت.
عماره
لغت نامه دهخدا
تصویری از نیم کشیده
تصویر نیم کشیده
تمام ناکشیده (تیغ شمشیر تیر و غیره) : (بجای دیگرم ای ساقی از غلاف برآر که تیغ نیم کشیده است نیم مستی من) (قاسم مشهدی آنند)
فرهنگ لغت هوشیار